۹ دی ۱۳۹۱

در حضور باد

کلماتم را
در جوی سحر میشویم
لحظه هایم را
در روشنی ِ بارانها
تا برای تو شعری بسرایم روشن.
تا که بی دغدغه
بی ابهام
سخنانم را
در حضور ِ باد
ـ این سالک ِ دشت و هامون ـ
با تو بی پرده بگویم
که تو را
دوست میدارم تا مرز ِ جنون.
***
محمدرضا شفیعی کدکنی