۸ آذر ۱۳۹۰

پستهای هفت سلام در ارتباط با ماه محرم

مجموعه پستهایی که در ارتباط با ماه محرم و واقعه عاشورا در سالهای قبل در این وبلاگ نوشته شده را در لینکهای زیر ببینید.


پستهای مربوط به تاریخ و روایات
------------------------------------
روز دوم محرم  - از کتاب : زندگانی امام حسین (ع) - زین العابدین رهنما
یا حسین (ع)  - از مقدمه کتاب «حسین شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت» اثر استاد علامه محمّدتقي جعفري
امام حسین (ع) - از کتاب الفتوح - ابن اعثم کوفی
ابوالفضل عباس (ع)  - از کتاب : زندگانی امام حسین (ع) - زین العابدین رهنما
علی اکبر  - از کتاب : زندگانی امام حسین (ع) - زین العابدین رهنما
قصه حر - از کتاب : زندگانی امام حسین (ع) - زین العابدین رهنما


شعرهایی درباره امام حسین، عاشورا و محرم
-------------------------------------------------
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است  - از سیداشرف الدین گیلانی
محرم الحرام  - از سیداشرف الدین گیلانی
فی مرثیه امام حسین علیه‌السلام  - از محتشم کاشانی
دریغاگویی از نا اهلی روزگار  - از سنایی
ای کوفیان! (سوگنامه) -  از علی اکبر دهخدا
حسین (ع)  - از اقبال لاهوری
در رثای سیدالشهداء (ع)  - از ملک الشعرای بهار
علی اصغر - از نیـر تبریزی
در مرثیه امام حسین  - از محتشم کاشانی
مرثیه  - از محمد فضولی
مرثیه امام حسین علیه السلام  - از محتشم کاشانی


عکس ها
------------
یا شهید کربلا
ان الحسین... 
السلام علیک یا سیدالشهدا 
یاحسین 

۳ آذر ۱۳۹۰

کیهان کلهر

سوم آذر
سالروز تولد کیهان کلهر
تولدتان مبارک استاد



بشنوید قطعه کویر از آلبوم شب، سکوت و کویر

  Kavir - Kayhan Kalhor by Mostafa Sohrabi

۱ آذر ۱۳۹۰

دل افروزتر از صبح


چه زيباست كه چون صبح، پيام ظفر آريم
گل سرخ،
           گل نور،
                    ز باغ سحر آريم.
چه زيباست، چو خورشيد،
                                 درافشان و درخشان
زآفاق پر از نور، جهان را خبر آريم .

همانگونه كه خورشيد، بر اورنگ زر آيد،
خرد را بستاييم و،
                       بر اورنگ زر آريم.
چه زيباست، كه با مهر،
                            دل از كينه بشوييم.
چه نيكوست كه با عشق،
                             گل از خار برآريم.

گذرگاه زمان را،
                    سرافراز بپوييم.
شب تار جهان را
                    فروغ از هنر آريم.
اگر تيغ ببارند، جز از مهر نگوييم
وگر تلخ بگويند،
                   سخن از شكر آريم.

بياييد،
بياييد،
ازين عالم تاريك
دل‌افروزتر از صبح،
                      جهاني دگر آريم!


***
فریدون مشیری

۲۱ آبان ۱۳۹۰

هدیه


من، از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب، حرف میزنم


اگر به خانه من آمدی
برای من، ای مهربان، چراغ بیار
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم.


***
فروغ فرخزاد

۲۰ آبان ۱۳۹۰

ساقیان...


ساقیان سرمست در کار آمدند
مستیان در کوی خمار آمدند


حلقه حلقه عاشقان و بی‌دلان
بر امید بوی دلدار آمدند


بلبلان مست و مستان الست
بر امید گل به گلزار آمدند


هین که مخموران در این دم جوق جوق
بر در ساقی به زنهار آمدند


یک ندا آمد عجب از کوی دل
بی دل و بی‌پا به یک بار آمدند


از خوشی بوی او در کوی او
بیخود و بی‌کفش و دستار آمدند


بی محابا ده تو ای ساقی مدام
هین که جان‌ها مست اسرار آمدند


عارفان از خویش بی‌خویش آمدند
زاهدان در کار هشیار آمدند


ساقیا تو جمله را یک رنگ کن
باده ده گر یار و اغیار آمدند


***
حضرت مولانا

۱۴ آبان ۱۳۹۰

زیور عجم


زندگی در صدف خویش گهر ساختن است
در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است


عشق ازین گنبد در بسته برون تاختن است
شیشهٔ ماه ز طاق فلک انداختن است


سلطنت نقد دل و دین ز کف انداختن است
به یکی داد جهان بردن و جان باختن است


حکمت و فلسفه را همت مردی باید
تیغ اندیشه بروی دو جهان آختن است


مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک جهان دگری ساختن است


***
اقبال لاهوری

بدخواه وطن

آن درد کدام است که درمان شدنی نیست؟
وآن لطمه کدام است که جبران شدنی نیست؟
بیمار وطن این همه از درد چه نالد؟
دردی به جهان نیست که درمان شدنی نیست
آن را که بود در صدد تفرقه ما
برگوی که این جمع پریشان شدنی نیست
هرچند که امروز خوشی، جنسِ گران است
آن جنس گران چیست که ارزان شدنی نیست؟
کم گوی که آسان نشود مشکل ملت
آن مشکل مرگ است که آسان شدنی نیست
بدخوه وطن بهر تو دلسوز نگردد
زین گرگ بیاندیش که چوپان شدنی نیست

***
رهی معیری

۱۳ آبان ۱۳۹۰

آنِ جاودان


در این عمر گریزنده که گویی جز خیالی نیست
تو آن جاودان را در جهان خود پدید آور
که هر چیزی فراموش است و آن دم را زوالی نیست


در آن آنی که از خود بگذری از تنگ خودخواهی
برآیی بر فراخ روشن فردای انسانی
در آن آنی که دل، دل رانده از وسواس شیطانی
روانت شعله ای گردد فرو سوزد پلیدی را
بدرّد موج دودآلود شک و ناامیدی را


به سیر سال ها باید تدارک دید آن، آن را
چه صیقل ها که باید داد از رنج و طلب، جان را
به راه خویش پای افشرد و ایمان داشت پیمان را


تمام هستی انسان گروگان چنان آنی است
که بهر آزمون ارزش ما، طرفه میدانی است
در این میدان اگر پیروز گردی گویمت، گُردی
وگر بشکستی آنجا زودتر از مرگ خود، مُردی.


***
احسان طبری