۲۳ دی ۱۳۹۰

زرد و سرخ و ارغوانی


زرد و سرخ و ارغوانی
برگ درختان پاییز
می ریزند بر زمین
آرزوهای ما نیز


درختان پاییز در خون غنودند
سرودی به یاد بهاران سرودند:


ریخت ز چشم شاخه ها، خون دل زمین چو برگ
از همه سو روان شده، اشک خزان ببین چو برگ
ریخته بر زمین سرد، این همه برگ سرخ و زرد
آه بهار آرزو، بر سر ما گذر نکرد


توشه ای از بهاران ندارم
یادگاری ز یاران ندارم


گرد خاموشی و خستگی
روی قلبم نشسته


همچو خزان خموش و زرد
در ره تو نشسته ام
تا تو مگر قدم نهی
باز به چشم خسته ام


زرد و سرخ و ارغوانی
برگ درختان پاییز
می ریزند بر زمین
آرزوهای ما نیز…
***
امیر حسین سام

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درود و تشکر از دیدگاهتان.