عطار در قتل عام نیشابور بسال 618 بدست سپاهیان مغول بشهادت رسید (ولادت بسال537) و مزار او همجوار آن شهرست.
عطار بحق از شاعران بزرگ و متصوفه و از مردان نام آور تاریخ ادبیات ایرانست. کلام ساده و گیرنده او که با عشق و اشتیاقی سوزان همراه است، همواره سالکان راه حقیقت را چون تازیانه شوق بجانب مقصود راهبری کرده است. وی برای بیان مقاصد عالیه عرفانی خود بهترین راه را که آوردن کلام بی پیرایه روان و خالی از هر آرایش و پیرایش است، انتخاب کرده و استادی و قدرت کم نظیر او در زبان و شعر بوی این توفیق را بخشیده است که در آثار اصیل و واقعی خود این سادگی و روانی را که بروانی آب زلال شبیه است، با فصاحت همراه داشته باشد. وی اگرچه بظاهر کلام خود وسعت اطلاع سنائی و استحکام و سخن و استادی و فرمانروایی آن سخنور نامی را در ملک سخن ندارد، ولی زبان نرم و گفتار دل انگیز او که از دلی سوخته و عاشق و شیدا بر ی آید حقایق عرفان را بنحوی بهتر در دلها جایگزین می سازد، و توسل او بتمثیلات گوناگون و ایراد حکایات مختلف هنگام طرح یک موضوع عرفانی مقاصد معتکفان خانقاهها را برای مردم عادی بیشتر و بهتر روشن و آشکار می دارد.
شاید بهمین سبب است که مولانا جلال الدین بلخی رومی که عطار را قدوه عشاق می دانسته او را بمنزله روح و سنائی را چون چشم او معرفی کرده و گفته است:
عطار روح بود سنائی دو چشم او // ما از پی سنائی و عطار آودیم
و جامی شاعر سخن شناس درباره او گفته است: «آن قدر اسرار توحید و حقایق اذواق و مواجید که در مثنویات و غزلیات وی اندراج یافته، در سخنان هیچ یک از این طایفه یافت نمی شود.» از آثار اوست:
اسرار نامه__ الهی نامه__ مصیبت نامه__ جواهر الذات (یا جوهر ذات)__ وصیت نامه__ منطق الطیر__ بلبل نامه__ حیدر نامه (یا حیدری نامه)__ شتر نامه__ مختار نامه__ شاهنامه__ خسرو نامه(یا گل و خسرو)__ دیوان غزلیات و قصائد و رباعیات
***
از تاریخ ادبیات ایران
عطار بحق از شاعران بزرگ و متصوفه و از مردان نام آور تاریخ ادبیات ایرانست. کلام ساده و گیرنده او که با عشق و اشتیاقی سوزان همراه است، همواره سالکان راه حقیقت را چون تازیانه شوق بجانب مقصود راهبری کرده است. وی برای بیان مقاصد عالیه عرفانی خود بهترین راه را که آوردن کلام بی پیرایه روان و خالی از هر آرایش و پیرایش است، انتخاب کرده و استادی و قدرت کم نظیر او در زبان و شعر بوی این توفیق را بخشیده است که در آثار اصیل و واقعی خود این سادگی و روانی را که بروانی آب زلال شبیه است، با فصاحت همراه داشته باشد. وی اگرچه بظاهر کلام خود وسعت اطلاع سنائی و استحکام و سخن و استادی و فرمانروایی آن سخنور نامی را در ملک سخن ندارد، ولی زبان نرم و گفتار دل انگیز او که از دلی سوخته و عاشق و شیدا بر ی آید حقایق عرفان را بنحوی بهتر در دلها جایگزین می سازد، و توسل او بتمثیلات گوناگون و ایراد حکایات مختلف هنگام طرح یک موضوع عرفانی مقاصد معتکفان خانقاهها را برای مردم عادی بیشتر و بهتر روشن و آشکار می دارد.
شاید بهمین سبب است که مولانا جلال الدین بلخی رومی که عطار را قدوه عشاق می دانسته او را بمنزله روح و سنائی را چون چشم او معرفی کرده و گفته است:
عطار روح بود سنائی دو چشم او // ما از پی سنائی و عطار آودیم
و جامی شاعر سخن شناس درباره او گفته است: «آن قدر اسرار توحید و حقایق اذواق و مواجید که در مثنویات و غزلیات وی اندراج یافته، در سخنان هیچ یک از این طایفه یافت نمی شود.» از آثار اوست:
اسرار نامه__ الهی نامه__ مصیبت نامه__ جواهر الذات (یا جوهر ذات)__ وصیت نامه__ منطق الطیر__ بلبل نامه__ حیدر نامه (یا حیدری نامه)__ شتر نامه__ مختار نامه__ شاهنامه__ خسرو نامه(یا گل و خسرو)__ دیوان غزلیات و قصائد و رباعیات
***
از تاریخ ادبیات ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
درود و تشکر از دیدگاهتان.