۱۸ خرداد ۱۳۸۶

معجزه ای از امیرالمومنین

عمار یاسر روایت می کند که در خدمت امیرالمومنین (ع) بودم از کوفه بیرون شده عبورش به دهی افتاد که آنرا نخله می گفتند. و آن دو فرسخی کوفه بود بیک بار پنجاه مرد از یهود پیدا شده گفتند: توئی علی بن ابی طالب؟ فرمودند: بلی منم. عرض کردند در حوالی این قریه سنگی است، و در آن نام هفت کس از انبیاء سابقه نقش است. مدتهاست که پدران ما و ما آنرا می طلبیم و نمی یابیم. در کتب ما هست و یقین میدانیم که خلافی در آن نیست لکن از ما و علم ما پنهان است. اگر تو امام زمان و براستی وصی پیغمبر آخرالزمانی آن سنگ را به ما نشان ده. حضرت فرمود: همراه من بیایید.پس در خدمتش روان شدیم. جماعت یهود از پی ما میآمدند تا قدری از ده دور شدیم. تلی از ریگ پیدا شد. حضرت در آنجا ایستاد فرمود: روزی بر بساط برادرم سلیمان بودیم بدینجا رسیدیم، همان سنگ در زیر این سنگ است.
یهودیان عرض کردند: ما را بالفعل قدرت برداشتن این تل نیست. آن حضرت لب مبارک را حرکتی دادند، بادی بهم رسید، فرمودند ای باد برخصت علی بن ابی طالب این تل ریگ را از اینجا دور کن.دیدیم باد به آن ریگ پیچید، ساعتی نگذشت آن ریگ در اطراف صحرا پهن شد، زمین هموار و سنگی بزرگ پیدا شد. حضرت به جماعت فرمود: این است سنگی که شما جویای آنید. یهود عرض کردند که اگر آن سنگ می بود اسماء انبیاء در آن نقش میبود.حضرت فرمود: نام انبیاء در طرف زمین است. چون مردم ده همگی بدانجا جمع شدند دویدند از خانه ها کلنگ ها و بیل ها را آوردند و قریب به هزار نفر دور آن را خالی کردند قدرت به تحریک آن سنگ نداشتند. پس شاه ولایت آن جماعت را فرمود تا از پیش سنگ به کنار رفتند، دست مبارک را دراز کرد سنگ را بی زحمت از آن روی بدین روی بگردانید. جماعت یهود نظر کردند دیدند، نام نوح ،ابراهیم ، سلیمان ،داود ،موسی ،عیسی و محمد (ص) بر آن نقش بود. پس همه بیکبار در پای آن حضرت افتاده گفتند:
لا اله الا الله محمد رسول الله وانک ولی الله و خلیفه رسوله علی قومه و وصیه من بعده
آنگاه عرض کردند که گواهی می دهیم هر که تو را شناخت سعادت و نجات یافت و آنکه مخالفت شما نمود گمراه و شقی شد و تو آنی که اسامی شما را در انجیل خوانده ایم؛ پس همگی مردم قریه مسلمان شدند.
***
از كتاب تحفه المجالس

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درود و تشکر از دیدگاهتان.