۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۷

جمله قصار

چند جمله قصار از کتاب ژان کریستف اثر رومن رولان
*******
بیماری غالباٌ سودمند است. تن را درهم می شکند و از این راه روح را آزاد می سازد؛ تطهیرش می کند؛ در شب ها و روزهای بیکاری اجباری، اندیشه هائی سر بر می دارند که از روشنایی خیلی شدید هراسانند و در آفتاب تندرستی خشکیده می شوند، کسی که هرگز بیمار نشده است هرگز خود را به کمال نشناخته است.

*******
برای قلب جوان عشق لذتی بس پر زور است؛ کدام ایمان دیگری می تواند در برابر آن تاب آورد؟ پیکر محبوبه، روح دلبر که مرد در گلزار این تن گرامی می چیند، جایگزین هر دانش و هر ایمانی است. آنگاه با چه لبخند ترحم آمیزی انسان آنچه را که دیگران می پرستند، آنچه را که خود روزی پرستیده است مینگرد!دیگر از زندگی پر توان و از تلاش سخت آن جز گل یک دم را، که می پندارد جاودان باشد، نمی بیند...
*******
زیرا در هرکس روح نهفته ای هست، نیروهای کور و دیوهایی هست که در او زندانی مانده اند، از آن زمان که آدمی وجود دارد، همه تلاش آدمی بر آن بوده است سد عقل یا مذاهب را در برابر این دریای درونی به پا دارد. ولی، همین که طوفان برخاست، (و جانهای غنی تر بیشتر در معرض طوفانند)، همین که سدها شکسته شد، همین که دیوها آزادی یافتند و با جانهای دیگری که دیوهای مشابهی در آن سر به شورش برداشته اند مصادف گشتند، بسوی هم می تازند و یکدیگر را در آغوش می فشارند. از کینه؟ از عشق؟ از شور نابودی دو جانبه؟ -آری سودا، جان طعمه خواه است.

*******
شک و ایمان هر دو ضروری است. شکاکیت، که ایمان دیروزه را می جود، برای ایمان فردا جا باز می کند... –برای آنکس که از زندگی همچون تابلوئی زیبا دور می شود، و می بیند که رنگهای مجزا از نزدیک با هم ناسازگار می نمود در جادوی موزونی به میامیزد، چه خوب همه چیز روشن می شود!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درود و تشکر از دیدگاهتان.