۲۸ دی ۱۳۸۶

فی مرثیه امام حسین علیه‌السلام

به نال ای دل که دیگر ماتم آمد //بگری ای دیده ایام غم آمد

گل غم سرزد از باغ مصیبت //جهان را تازه شد داغ مصیبت

جهان گردید از ماتم دگرگون //لباس تعزیت پوشیده گردون

ز باغ غصه کوه از پا فتاده //زمین را لرزه بر اعضا فتاده

فلک تیغ ملامت بر کشیده //ز ماه نو الف بر سر شیده

ازین غم آفتاب از قصر افلاک //فکنده خویش را چون سایه بر خاک

عروس مه گسسته موی خود را //خراشیده به ناخن روی خود را

خروش بحر از گردون گذشته //سرشک ابر از جیحون گذشته

تو نیز ای دل چو ابر نوبهاری //به بار از دیده هر اشگی که داری

که روز ماتم آل رسول است //عزای گلبن باغ بتول است

عزای سید دنیا و دین است //عزای سبط خیرالمرسلین است

عزای شاه مظلومان حسین است //که ذاتش عین نور و نور عین است

دمی کز دست چرخ فتنه پرداز //ز پا افتاد آن سرو سرافراز

غبار از عرصه‌ی غبرا برآمد //غریو از گنبد خضرا برآمد

ملایک بی‌خود از گردون فتادند //میان کشتگان در خون فتادند

مسلمانان خروش از جان برآرید //محبان از جگر افغان برآرید

درین ماتم بسوز و درد باشید //به اشگ سرخ و رنگ زرد باشید

بسان غنچه دلها چاک سازید //چو نرگس دیده‌ها نمناک سازید

ز خون دیده در جیحون نشینید //چو شاخ ارغوان در خون نشینید

به ماتم بیخ عیش از جان برآرید //به زاری تخم غم در دل بکارید

که در دل این زمان تخم ملامت //برشادی دهد روز قیامت

خداوندا به حق آل حیدر //به حق عترت پاک پیامبر

که سوی محتشم چشم عطا کن //شفیعش را شهید کربلا کن

***

محتشم كاشاني

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درود و تشکر از دیدگاهتان.