تا قیامت قطع استبداد کرد//موج خون او چمن ایجاد کرد
مدعایش سلطنت بودی اگر//خود نکردی با چنین سامان سفر
تیغ بهر عزّت دین است و بس//مقصد او حفظ آیین است و بس
ماسوالله رامسلمان بنده نیست//پیش فرعونی سرش افکنده نیست
خون او تفسیر این اسرار کرد//ملت خوابیده را بیدار کرد
تیغ لا چون ازمیان بیرون کشید//از رگ ارباب باطل،خون کشید
نقش الاالله بر صحرا نوشت//سطر عنوان نجات ما نوشت
رمز قرآن از حسین آموختیم//ز آتش او شعله ها اندوختیم
شوکت شام و فر بغداد رفت//سطوت غرناطه هم از یاد رفت
تار ما از زخمه اش لرزان هنوز//تازه از تکبیر او ایمان هنوز
ای صبا ای پیک دور افتادگان//اشک ما را بر مزار او رسان
علامه اقبال لاهوری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
درود و تشکر از دیدگاهتان.