۱۰ آبان ۱۳۸۷

عشق و عمر

یاد می دار که از مات نمی آید یاد / ای امید من و عهد تو سراسر همه باد
تو نگفتی که وصالم برساند به خودت / راستی نیک رسانید که چشمت مرساد
گه وصل تو با هجر تو می گفتم دوش / که ستدعمر وزوهیچ به جز غم نگشاد
درمیان روی به من کردخیالت که اثیر/ زین سخن بگذروزین واقعه بگذارازیاد
عشق ما مظلمه کس به قیامت نبرد / که ز تو عمر ستد در عوضش عشق بداد
«اثیر اخسیکی»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درود و تشکر از دیدگاهتان.