۹ دی ۱۳۸۹

داستانک

به جهان می آییم تا رویاها و آرمان هایمان را بجوییم. اغلب آنچه را که در دسترس مان هست، دست نیافتنی می کنیم. هنگامی که به اشتباه خود پی می بریم، احساس می کنیم وقت خود را تلف کرده ایم و در دوردست ها، به جست و جوی همسایه مان رفته ایم. خود را بخاطر این اشتباه سرزنش می کنیم، بخاطر تلاش بی حاصل مان و به خاطر مشکلاتی که ایجاد کرده ایم.
استاد می گوید:
ـ هرچند ممکن است گنجینه در خانه تان مدفون باشد، تنها هنگامی می یابید که در جست و جوی آن به راه می افتید. اگر پطرس رنج انکار را تجربه نکرده بود، رهبر کلیسا نمی شد. اگر پسر اسراف کار همه چیز را ترک نگفته بود، پدرش برای او جشن نمی گرفت.
در زندگی ما چیزهای مشخصی هست که مهری بر خود دارند که می گوید: «تنها هنگامی قدر مرا می دانی که مرا از دست داده باشی.... و دوباره مرا بازیابی»
تلاش برای کوتاه کردن راه هیچ حاصلی ندارد.
***
پائولو کوئلیو - مکتوب

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درود و تشکر از دیدگاهتان.