خواندن کامل این نوشته برای شما توصیه می شود.!.شاید اطلاعات جدیدی در خصوص نوروز بیابید!!
هر چند تکمیل نیست و مطالب مرتب نشده است!!!
****************************
راهنمای زمان جشن های ملی ایران در فروردین ماه
♠ یكم فروردین\\// اورمزد روز روز جشن بزرگ «نوروز» در اعتدال بهاری و آغاز فصل بهار. نوروز و آغاز سال نو، مناسبتهای جداگانهای هستند كه با یكدیگر همزمان شدهاند.
در سُـغـد باستان (و امروزه در میان ارمنیان) از نوروز با نام «نوسَـرْد/ نَـوَسَـرد/ نوسَـرِد» یاد میشده است كه معنای «سال نو» را میدهد. (در اوستایی «سَـرِذَه» به معنای سال خورشیدی). در بدخشان با نام «شگونبهار»، در «شُـغنان» (در تاجیكستان در كرانه رود «پنج») بنام «خِـدِر ایام» (بزرگترین روزها) و در بابِل باستان و در نخستین روز ماه «نیسان» بنام جشن «اَكـیتو» (سومری «زَگْموك») شناخته میشده است.
با شكوهترین مراسم نوروزی، امروزه با نامهای «سِـیرلاله (جشن گل لاله)/ جَـندَه بالا (بالا كردن درفش)» در شهر مزارشریف افغانستان (آریـانـای باستان) و در نزدیكی بلخ كهن، همراه با برافراشتن درفشی برگرفته از درفش كاویانی ایران، برگزار میشود. این آیین با انبوهی از ترانهخوانیها، بازیها و مراسم دیگر همراه است.
♠ ششم فروردین\\// خرداد روز روز «امید»، روز «اسپیدا نوشت» یا روز «نوروز بزرگ» (این نام جدیدتر است). از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آبپاشی، و آغاز سال نو در تقویم سُـغدی و خوارزمی.
در متن پـهلوی «ماهِ فـروردین، روزِ خـرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است؛ از جـمله: پیـدایی كیومـرث و هـوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیـرانـدازی آرش شیواتیر، غلبه سام نریمان بر اژدهاك، پیدایی دوباره شاهكیخسرو (از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. در برخی منابع، زادروز زرتشت نیز به این هنگام منسوب است. نام «روز امید» بخاطر انتظار پیدایی دوباره كیخسرو و دیگر جاودانان و نجاتبخشان (سوشیانتها)، به این روز داده شده است.
نام «اسپیدا نوشت»، از آیین نامهنویسی در این روز گرفته شده است كه آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان میرود با پیامهای شادباش نوروزی در پیوند باشد.
♠دهم فروردین/ آبان روز جشن «آبانگاه»، نخستین آبانروز سال و به روایت «برهان قاطع» (جلد 1، ص3) انجام جشنی به همین نام، همراه با آبپاشی و انتظار بارش باران.
♠ سیزدهم فروردین\\// تیر روز جشن «سیزدهبدر»، نخستین تیرروز سال و آغاز كشاورزی در سال نو. آیین نخستین روز كشتوكار با گردآمدن در زمین زراعی و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.
در سیستان در این روز به زیارت نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز «خواجه غلطان» در بالای كوه «خواجه» و در میانه دریاچه «هامون» میروند. (← آخرین روز سال)
♠ هفدهم فروردین\\// سروش روز هنگام جشن «سروشگان» یا جشن «هفدهروز» در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیامآور خداوند و نگاهبان «بیداری»؛ روز گرامیداشت «خروس» و به ویژه خروس سپید كه از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان بشمار میرفته و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشده است.
♠ نوزدهم فروردین\\// فروردین روز جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.
****************************
تاریخچه نوروز
باورهای ایرانیان به زندگانی صلحآمیز و آشتیجویانه و احترام به پدیدههای طبیعت، در سراسر آثار ادبی و هنری و معماری آنان به چشم میخورد و شیوه برگزاری جشنهای آنان نیز از همین باور دیرین سرچشمه میگیرد. تقریباً همگی جشنهای ایرانی برگرفته از رویدادهای كیهانی و طبیعی بوده و دستورهای خاص قومیتی و دینی نیست. آیینهای ایرانی با شركت همه مردمان و با شادی و سرور دستهجمعی برگزار میشده و مفهومی به نام «اقلیت» در فرهنگ و ادبیات آنان معنا نشده و بكار نرفته است. در آیینهای ایرانی نه تنها اثری از خشونت و بدرفتاری با طبیعت و گیاهان و جانوران دیده نشده، بلكه حتی با آدابی همراه است كه به انگیزه پاكیزگی و پاسداری از محیط زیست و همزیستی جوامع بشری برگزار میشود.
آنان در سیزدهمین روز بهار، تابستان و پاییز، جشنی همراه با سركشی به طبیعت در ستایش «تیشتَـر» ایزد بارندگی برگزار میكنند. در دوم اردیبهشت، جشن گردآوری گلها و گیاهان دارویی؛ در آغاز تابستان، جشن بلندترین روز سال و كمال خورشید؛ در ششم تیر، جشن شكفتن گل «نیلوفر»؛ در پانزدهم تیر، جشن كهنترین مراسم «خامخواری» شناخته شده در جهان؛ در هجدهم مرداد، جشن نوشیدنیهای گوناگون به نام «مَی خواره»؛ در نخستین و شانزدهمین روز مهر، جشن گرامیداشت «میترا» ایزد راستی و پیمان؛ در دهم آبان، جشن گرامیداشت «آناهید» ستاره آبهای روان و یكی از گرامیترین ایزدبانوان اسطورهای ایران؛ در آغاز زمستان، جشن زایش خورشید؛ در پانزدهم دی، جشن كهن هنرمندان و پیكرتراشان به نام «بَـتیكان» همراه با ساخت تندیسهای گوناگون؛ در بیستودوم بهمن، جشن «بادروزی» در ستایش باد و آسمان پاك؛ و همچنین جشنهای پرشمار دیگری برای گلابگیری، برای آغاز فصل كشاورزی، برای بارش نخستین برف سال، برای شكفتن گل سرخ (شقایق)، برای فصل چیدن انگور، انار و فندق. اینها، تنها نمونههایی اندك از آیینهای پرشمار سالانه ایرانی است.
اما آیینهای نوروزی عملاً از اول ماه اسفند آغاز میشود. در اسفندماه، ایرانیان زمین را آماده رویش و بارور میدانند و همچون بانویی گرامی از او پاسداری و مراقبت میكنند. حتی نام این ماه در آغاز به معنای زمین بوده است و پنجمین روز این ماه را روز بزرگداشت زمین بارور و همتای انسانی آن یعنی بانوان میدانند.
در سراسر اسفندماه، ایرانیان آیینهایی در پیشواز فرارسیدن نوروز كه در واقع هنگامه زایش زمین و آغاز فصل بهار دانسته میشده است، برگزار میكردهاند. روز اول این ماه، همزمان با جشنی بنام «آبسالان» است كه به مناسبت روان شدن جویباران و آبشارها، و همراه با نمایشهایی شاد و خندهآور بنام «كوسهسواری» انجام میشده است. در دهم اسفند جشنی به نام «وخشَـنكام» را بر كنار رودها و در گرامیداشت آنها برگزار میكردهاند. نوزدهم اسفند را «نوروز رودها» مینامیدند و در این هنگام به لایروبی و پاكسازی چشمهها، نهرها و كاریزها میپرداختهاند و حتی بر آنها عطر و گلاب میپاشیدهاند. بیستم اسفند را روز «گلدان» میدانستند و به این مناسبت به كاشت گلها و گیاهان و درختكاری روی میآوردهاند. در بیستوششم اسفند یاد و نام پیشنیان از دنیا رفته خود را گرامی میداشتند. در شب آخرین چهارشنبه سال، همه ناپاكیها را از خانه، باغ و گذرها میزدوده و آنها را آتش میزدهاند و حتی خود نیز بگونهای نمادین و برای پاكیزه شدن از همه بدیها و كدورتها، از بالای آتشها میگذشتهاند. در آخرین روز زمستان، در جشنی به نام «اوشیدَر»، دختری آراسته را سوار بر شتری زیبا و آذین شده به كنار آبهای فرخنده و گرامی دریاچه هامون میبردند تا مراسم نمادین باروری و زایش سوشیانت (موعود نجاتبخش ایرانی) را با سرود و شادمانی برگزار كنند. و در آخرین شب سال، چراغی به نشانه روشنایی و فروغمندی و پایندگی همیشگی خانه و كاشانه و میهن خود، در درون هر خانه، و آتشی نیز بر فراز بامها برمیافروختهاند.
اینك، بامداد «نوروز خجسته پی» فرا میرسد. نخستین روز بهار و روز زایش زمین؛ روز تولد طبیعت، شكوفایی گلها و نغمههای پرندگان؛ فرخندهترین روز و جشن ایرانیان؛ جشنی كه همه آیینهای اسفندی پیشدرآمد آن بود. روزی كه برگزاری جشن باشكوه آن، دستور و خواست هیچ شخص، حكومت، دین یا قومی نبوده است و تا امروز همه كوششهای كسانی كه خواستهاند به آن رنگ و بوی مذهب و قومیت خود را بدهند، با شكست روبرو شده است. نوروز، همواره در نبرد با كسانی كه قصد نابودی یا تحریفش را داشتهاند، پیروز و سرافراز برآمده است.
مهمترین ویژگی نوروز در همبستگی و همزیستی همه مردمان است. مردمانی كه با گرد آمدن بر كنار یكدیگر، شادی خود را با هم تقسیم میكنند. با بوسیدن روی یكدیگر، از كدورتها دوری میجویند. و با دیدار از بزرگسالان، سپاس و قدرشناسی خود را تقدیم آنان میكنند. بزرگسالانی كه به كودكان مشتاق، تخممرغی ارزانی میدارند كه نماد گیتی و زمین است. مادربزرگانی كه ظرفی از سبزههای تازهپرورانده خود را به فرزندان پیشكش میكنند و جوانانی كه چه دلبستگی ژرفی به سبزهای دارند كه از دستان مادربزرگ خود برگرفتهاند. سبزهای كه مادربزرگ در سراسر اسفندماه، همچو فرزندی نازنین پرستاریاش میكرد. بر بالای آن رواندازی میگسترد و چندین بار در روز بر آن آب میپاشید. بارها آنرا جابجا میكرد تا همواره در پرتو نور خورشید باشد. هر روز، بارها آنرا تماشا میكرد تا سر زدن «نخستین جوانه»های آنرا ببیند و به همه خبر بدهد.
بر سفره «هفتسین» نوروزی ایرانیان، میتوان آب را دید و آینه را، میتوان اسپندی را برافروخت و اخگر كوچك «نوكچهای» (شمعی) را، میتوان نانی را خورد و پنیر و سبزیای را، میتوان سیب و سنبلی را بویید و عطر گلاب را، میتوان سمنویی را چشید و كتابی را خواند. آیینهای كهن ایرانیان و سفره هفتسین آنان برای یك زندگانی نیك و خرم، و برای جامعهای كه خواهان احترام متقابل همه ملتها به یكدیگر است، برای ملتی كه نیاكان او از دیرباز چنین نیایش میكردهاند كه «بادا گفتار آرام بر جهان؛ بادا كامروایی بر جهان، بادا آبادانی بر جهان» چه چیزی كم دارد؟
ما ایرانیان، ضمن احترام به باورها و آیینهای همه مردم جهان، از هر نژاد و تبار و دین و ملیت، آرزو داریم در هر كشوری كه هستیم، بتوانیم نوروز و آیینهای پیوسته به آنرا به شادی و خرمی برگزار كنیم و دیگران را نیز در شادی خود سهیم سازیم.
یاری رساندن به ایرانیان برای برگزاری آیینهای نوروزی، احترام به یادمانی كهن برای پاسداشت زندگانی نیك و سعادتمندانه بشری، و یاری به اندیشهای است كه نگاهبانی از زمین سرسبز و منش توأم با همزیستی صلحآمیز بشری را همواره وظیفه دیرین و مقدس خود میدانسته است و میداند.
****************************
نوروز
روز نو، روز نخست فروردین ماه، جشن بزرگ ایرانیان، جشنی که از زمان کهن (از حدود 3000 سال پیش از میلاد مسیح) بوده است. کسی به درستی زمان آغاز آن را نمی داند اما در زمان هخامنشیان به صورت رسمی برگزار گشته است. در شاهنامه آغاز نوروز به جمشید نسبت داده شده است. این عید، جشن بازیابی الهه نباتی سیاوش است. جشن دوباره زنده شدن طبیعت.
• نوروز یک آئین است و مراسم آن با تار و پود مردم گره خورده، اما غبار زمان بسیاری از آئین های آن را کمرنگ کرده است. مراسم مهم عید نوروز در عهد کهن به این صورت بوده است:
♠ روز اول: بار عام
♠ روز دوم: تقدیم هدایای والیان و حکام ایالات و ولایات به پادشاه
♠ روز سوم: مشک و عنبر و عود به یکدیگر هدیه دادن
♠ روز چهارم: پوشیدن جامه ای از بردیانی
• از آئینهای نوروز سر زدن به مردگان است. مردم معتقد بودند ارواح در نوروز به سوی زمین می شتابند تا به قوم خود برکت بخشند. حاجی فیروز، مظهر سیاوش، نماد ظاهری همین برکت است. صورت سیاه او بازگشت از جهان مردگان و لباس قرمزش، خون را که مظهر حیات است به یاد می آورد. عیدی دادن و عیدی گرفتن و سر زدن به اقوام از دیگر مراسم است.
****************************
هفت سین
اين سفره در دوران باستان """هفت شين""" (شهد، شکر، شيريني، شراب، شببو، شالين، شبدر) بوده است اما در پي ممنوعيت شراب در ايران در قرن 3 هجري این هفت «سین» بود که جاي هفت شين را گرفت، در اصل هفت شين ثابت بود اما هفت سين تقريبآ هر چيزي که از نظر مردم خوش يمين باشد و با سين شروع شود میتواند باشد. اين سفره اجزائي ديگر هم دارد مانند آينه که نماد نور و راستي است، ماهي که نماد زندگي نيک بختي است، شمع که نماينده آتش است، گل که نماد دوستي است و کتاب که نماد دانائي است.
موبدان آدريان شوش در همان سال هاي اعراب هفت سين را جاي گزين هفت شين کردند که هفت سين آنها عبارت بود از :
♠ سبزه: نماد خرمي و نو زيستي
♠ سرکه: جايگزين شراب و نماد شادي (ميوه درخت تاک در ايران ميوه شادي خوانده ميشد)
♠ سمنو: نماد خير و برکت
♠ سیب: نماد مهر و مهرورزي
♠ سیر: نگهبان سفره (در اکثر فرهنگ هاي آريائي براي سير نقش محافظت کننده از شر قائل بودند)
♠ سماق: نماد مزه زندگي
♠ سنجد: نماد حيات و بزر حيات
عود که امروزه در نوروز فراوان استفاده میشود در گذشته نماد ثروت خانواده بود که عود که از هند اورده شده است بسوزانند و بقيه اسپند میسوزاندند.
امروزه بسياري در اين سفره سنبل، سکه و ... نيز در اين سفره ديده میشود که از آنجا که اين سفره ديگر جنبه مذهبي ندارد هر کس به اختيار خود در آن آزاد است.
اين سفره بعضي آداب خاص نيز داشته است از جمله اين که افراد بايد با لباس آراسته بر سر سفره حاضر شده و اگر کسي اوموک (يک لنگه کفش به پا) داشت میگفتند وي تا آخر سال زندگيش لنگ ميزند.
هرچند که در سفرهٔ هفت سین باید بهرحال هفت جزء که با آوای «سین» آغاز میشوند چیده شود، ولی برای زینت و چیدمان دلپذیرتر سفرهٔ هفت سین، تقریباً همهٔ خانوادههای ایرانی اجزاء دیگری هم در سفره میچینند و در آرایش و رنگامیزی سفره شان نهایت خوش سلیقگی را اعمال میکنند.
آینه و کتابی مقدس در کنار آن هم از اجزائی است که تقریباً در هر سفرهٔ هفت سینی چیده میشود. برخی بر این باورند که سکه که نماد «دارایی» وآب که نماد «پاکی و روشنایی» است بهتر است در کنار هم قرار گیرند و سکه را درون ظرفی از آب سر سفره میگذارند
****************************
هفت سلام
پاسخحذف