هر خسی از رنگی و گفتاری بدین ره کی رسید
درد باید مرد سوز و مرد باید گامزن
روزها باید که تا یک مشت پشم از پشت میش
زاهدی را خرقه گردد یا حماری را رسن
ماهها باید که تا یک پنبهدانه ز آب و خاک
شاهدی را حله گردد یا شهیدی را کفن
سالها باید تا یک سنگ اصلی ز آفتاب
لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن
عمرها باید که تا یک کودکی از روی طبع
عالمی گردد نکو یا شاعری شیرین سخن
قرنها باید که تا از پشت آدم نطفهای
بوالوفای کُرد گردد یا شود ویس قَرَن
***
سنایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
درود و تشکر از دیدگاهتان.