شکوفه از سر شاخسار پیدا شد
ستاره سحـر نــوبـهـار پیــدا شد
ز سبزه خط تراشیده چمن سرکرد
ز لاله خال لب جویبار پیدا شد
نشانه پی گلگون برق سیر بهار
ز مشرق جگر لالهزار پیدا شد
ز لاله در بن هر خار از ترشح ابر
هزار جرعه می بیخمار پیدا شد
نسیم پیرهن مصر شد ز فیض بهار
اگر ز دامن صحرا غبار پیدا شد
به زیر سقف نشستن ز بیشعوریهاست
کنون که سایه ابر بهار پیدا شد
زخاک، ریشه اشجار از صفای بهار
چو رشته از گهر آبدار پیدا شد
ز جوش لاله گرانبار شد چنان دلسنگ
که تاب در کمر کوهسار پیدا شد
درین چمن به نسب نیست زادگی صائب
ز خار و خس گل آتش عذار پیدا شد
صائب تبریزی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
درود و تشکر از دیدگاهتان.