۱۸ آذر ۱۳۸۷

مرغیست روح..

مرغیست روح قطره می آب و دانه اش
دل توسنیست ناله نی تازیانه اش
در وقت خویش هر که دهن باز می کند
از گوهرست همچو صدف آب ودانه اش
امید هیچکس به قیامت نمانده است
ازبسکه روز می گذارند بهانه اش
نرمی زحد مبرکه چون دندان مارریخت
هر طفل نی سوار کنند تازیانه اش
هرکس کند ز پایه خوش بیشتر بنا
فال نزول می زند از بهر خانه اش
صائب اگر بیار سخن فهم می رسید
می شدجهان پراز غزل عاشقانه اش
... صائب تبریزی ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

درود و تشکر از دیدگاهتان.